به گزارش خط شهر، در ۲۴ تیرماه، استاندار خوزستان با لحنی امیدوارانه اعلام کرد که ۳۰۰ مگاوات برق بیشتر به سهمیه استان افزوده شده و در نتیجهی آن، خاموشیهای خانگی تا ۶۰ درصد کاهش خواهد یافت. حتی از حذف کامل خاموشیها در دستور کار دولت سخن به میان آمد؛ وعدهای که در گرمای سوزان اهواز، چنان نسیمی بر آتش بحران بود. اما با گذشت تنها دو هفته، واقعیت صحنه چیز دیگری را نشان میدهد. خاموشیها نهتنها کاهش نیافتهاند، بلکه در مواردی به اوج خود رسیدهاند و اهواز در تاریکیِ روزانهاش، در جستجوی پاسخ است.
نگاهی به آمار رسمی شرکت توزیع برق اهواز، واقعیت میدانی را روشنتر میکند. بین روزهای ۱۲ تا ۱۸ تیرماه، تعداد نواحی درگیر خاموشی، بین ۱۴۳ تا ۱۶۰ نقطه در نوسان بوده است. برای نمونه، در روزهای ۱۲ تا ۱۴ تیر، ۱۴۳ ناحیه بیبرق بودند. در ۱۶ تیر این عدد به ۱۵۰ رسید و در ۱۷ تیر به اوج ۱۶۰ ناحیه رسید. اما موضوع نگرانکنندهتر این است که با وجود افزایش اعلامشدهی سهمیه برق، این آمار نهتنها کاهش نیافته، بلکه تا پایان تیرماه همچنان در همان بازه باقی مانده است. در روز ۳۱ تیر نیز، تعداد نواحی خاموشی برنامهریزیشده بین ۱۵۴ تا ۱۶۰ نقطه گزارش شده است.
این تناقض آشکار میان وعده و واقعیت، ذهن بسیاری را به خود مشغول کرده است. اگر ۳۰۰ مگاوات به سهمیه استان اضافه شده و قرار بوده بخش عمدهای از خاموشیها حذف شود، چرا همچنان هر روز در بیش از ۱۵۰ نقطهی اهواز، برق قطع میشود؟ اگرچه مسئولان مدعی شدهاند که کسری برق استان از ۵۰۰ مگاوات به ۲۰۰ مگاوات رسیده، اما آمارهای روزانه، از تداوم و حتی افزایش خاموشیها حکایت دارد.
این وضعیت پیامدهای متعددی برای شهروندان اهوازی داشته است. گرمای بالای ۵۰ درجه در تابستان جنوب، بدون دسترسی به برق و وسایل سرمایشی، تهدیدی جدی برای سلامت عمومی است. موارد گرمازدگی، افت فشار خون و مشکلات مرتبط با بیماران خاص، تنها بخشی از عوارض مستقیم این بحران است. همزمان، قطعی برق باعث اختلال در فعالیت بسیاری از کسبوکارهای خرد و خدماتی شده و ادارات و مدارس نیز با تعطیلیهای پیاپی و نیمهوقت مواجهاند. موضوعی که نهتنها به کاهش بهرهوری انجامیده، بلکه نارضایتی اجتماعی را نیز دامن زده است.
از سوی دیگر، تأثیر خاموشی بر پمپهای آبرسانی نیز موجب کاهش فشار و حتی قطع کامل آب در برخی مناطق شده است. در اهواز، برق و آب، هر دو بر لبهی بحران راه میروند؛ و شهروندان، همزمان با دو بحران زیربنایی و حیاتی دستوپنجه نرم میکنند. در این میان، وعدههای بیسرانجام مسئولان نهتنها باری از دوش مردم برنمیدارد، بلکه بر بیاعتمادی عمومی میافزاید.
اینکه چرا وعدهها تحقق نیافتهاند، دلایل متعددی دارد. نخست آنکه، اگرچه ۳۰۰ مگاوات برق به خوزستان افزوده شده، اما همچنان کسری اصلی تا ۲۰۰ مگاوات باقی مانده است. افزون بر این، بحران ناترازی شبکه برق که از پاییز سال گذشته آغاز شده، همچنان ادامه دارد و در تابستان داغ، اوج مصرف را به بالاترین حد ممکن رسانده است. در چنین شرایطی، حتی افزایش سهمیه نیز نتوانسته خاموشیها را مهار کند. نکته مهمتر، ضعف در برنامهریزی و مدیریت انرژی است. خاموشیها بهصورت ناهماهنگ و بدون اطلاعرسانی شفاف اجرا میشوند و توجهی به ساعات اوج مصرف یا پراکندگی عادلانه آنها نمیشود؛ که این خود، نارضایتی عمومی را تشدید کرده است.
در نهایت، باید گفت که اهواز این روزها در سایه خاموشیهای روزمره، چشم به واقعیتی تلخ دوخته است: اینکه در مدیریت بحران، حرف زدن همیشه آسانتر از عمل کردن است. و در دل این گرمای سنگین، خاموشی تنها برق را نمیبرد، بلکه اعتماد مردم را هم با خود میبرد.
ثبت دیدگاه