حدیث روز
متن حديث

چهارشنبه، 18 مهر 1403 Wednesday, 9 October 2024 ساعت آمار کلی سايت
تعداد کل نوشته ها : 1900 تعداد خبرهای امروز : 0 تعداد اعضا : 5 تعداد دیدگاهها : 0
×
به قلم رضا روشنی؛

نقدی به سبک طراشعر امین افضل‌پور

رضا روشنی از شاعرین، نویسندگان و منتقدین معاصر کشور در یادداشتی به بررسی و نقد سبک طراشعر از امین افضل‌پور پرداخته است.

پ
پ

به گزارش خط شهر، رضا روشنی از شاعرین، نویسندگان و منتقدین معاصر کشور در یادداشتی به بررسی و نقد سبک طراشعر از امین افضل‌پور پرداخته است. طراشعر به طور خلاصه سبک جدیدِ شعر از امین افضل‌پور است که در آن علاوه بر تأکید بر معنا و مفهوم، اشکال و ظاهر حروف نیز از اهمیّت برخوردارند.


در ادامه این یادداشت به فرازهایی چند از طراشعر از جمله طراشعر و منطق، مفهوم و سیر تاریخی طراشعر، طراشعر به عنوان یک ریزگونه شعری و هنری جدید و نگاهی به طراشعر در کارهای افضل‌پور به قلم رضا روشنی خواهیم پرداخت.


هیچ هنری پاک و در نوع خود کاملاً شخصی نیست. به تعبیر «بارت» هر هنری خود گونه‌ای بینامتنیت است. با این تعبیر به "طراشعر" از " امین افضل‌پور" می‌پردازم زیرا گونه‌ای از شعر امروز با شیوه‌نگره و نگاهی نو. اما در آغاز سخن طرح چند پرسش ضروری است؛ اینکه طراشعر چیست؟ طراشعر ناظر به چه افزودنی‌ها و کاستی‌هایی می‌باشد؟ ریشه‌های طراشعر کجاست؟ آیا در طراشعر پیوند خط و نقاشی و رنگ چگونه ممکن می‌گردد؟ ماده و مادیت چگونه بر شعریت و شاعرانگی و خلق تصویر تأثیر می‌گذارد؟ و در نهایت اینکه فربه کردن تجسم و دیدار در شعر تا چه اندازه شاعرانه است؟ این پرسش‌ها را در فرازهایی چند در پیوند با شعر طراشعر از افضل‌پور خواهیم گرفت و به اتفاقات شاعرانه در طراشعر خواهیم پرداخت.


فراز یک، طراشعر و منطق:

ادبیات علمی ریشه‌دار است و درک ادبیات و چند و چون آن بی‌توجه به ریشه‌های آن ممکن نیست. در واقع به جهت منطقی چیزی در ادبیات و نیز شعر وجود داشته که همواره آن را پیش می‌برد و آن را تبیین‌پذیر می‌سازد و آن چیزی نیست جز: منطق ادبی. منطق ادبی نیز بر دو بخش محتوا و فرم استوار است و این دو برخلاف تصوّرات برخی‌ها یگانه هستند. در پیوند طراشعر و منطق ادبی بایستی گفت که منطق ادبی ضمن بررسی ادبیت و شعریت و مواد و مصالح؛ دگرسانی را به‌عنوان روح هنری می‌پذیرد. منطق ادبی دگرسانی‌ها را می‌بیند و به همین علت نیز موافقت اصولی خود را با طراشعر اعلام می‌دارد. به جهت منطقی به طراح شعر به دو صورت همزمانی و در زمانی می‌توان پرداخت.


فراز دو، مفهوم و سیر تاریخی و ادبی طراشعر:

طراشعر توجّه به عینیت زمان و به گونه‌ای فرار از ذاتگرایی در شعر است. نیز طراشعر نو در کهنه و گذشته در امروز است. به وجهی طراشعر مفهومی است قدیمی و به وجهی مفهومی است نو. به‌عنوان امری قدیم؛ طراشعر ریشه‌اش به غازنوشت‌ها می‌رسد؛ جایی که اولین نمودهای ادبیات و ارتباط و هنر را شکلی و دیداری می‌توان دید و پس‌تر به زمان پدیداری خط و نوشته و شعر – درکتاب «المعجم» و نیز ترکیبات خط نقاشی – می‌توان آن را بخشی از شعر مدرن منظور داشت. در شعر مدرن به‌طور خاص و پس از نیما و نیز همزمان با او، ما شاهد گونه‌ها و ریزگونه‌های شعری متعددی هستیم و به استناد به کتاب «گونه‌های نوپدید در شعر فارسی» از بیش 1400 گونه شعری نام برده شده است. در این بستر وجهه گونه‌های تجسمی بارز و برجسته بوده است. از پویندگان راه شعر دیداری و تجسمی می‌توان به «ژاژه تباتبایی» (سیدعلی طباطبایی) و «صفارزاده» و پسترها کسانی چون «فرهاد شیری» و «مهرداد فلاح» و «علیرضا پنجه‌ای» و «علی عبدالرضایی» و دیگران هر یک در برهه‌هایی در مسیر شعر دیداری و شنیداری و در جهاتی همان طراشعر قرار گرفته‌اند و در این راه تجربه‌هایی از خود به نمایش گذاشته‌اند. از منتقدان این ریزگونه شعری می‌توان به «نوری علا» اشاره کرد که به شعر دیداری و تجسمی نظر کرده و با عنوان‌گذاری شعر پلاستیک سعی در تبیین آن نموده است. و امروزه نیز در طراح شعر؛ موضوعی است که در کارهای افضل‌پور به شیوه‌ی دیگری جای تأمل دارد.


فراز سه، طراشعر به‌عنوان یک ریزگونه شعری و هنری جدید:

طراشعر به‌عنوان گونه‌ای شعری در جرگه‌ هنرهای تلفیقی می‌گنجد. این نوع شعر در واقع تلفیقی است هنری از کلمه و تصویر و به همین دلیل هم می‌توان آن را در مجموعه هنرهای تجسمی گنجاند. در طراشعر جسم و جسمانیت شعر مورد توجه شاعران قرار می‌گیرد، این مسئله که چگونه می‌توان وجه دیداری شعر را برجسته کرد و در قالب تصویر فراروی مخاطب گذاشت. طراشعر به‌ نوعی علم مهندسی واژگان در بعد تصویر است. از همی رو در طراشعر آشنایی با رفتار واژگان و شکل مستتر آنان مهم است و در این‌ گونه‌ی شعری، شاعر کلماتی را انتخاب می‌کند که دارای شعر دیداری بوده و می‌توانند در ذهن تصویر ایجاد کنند. طراشعر تعریف و نیز شکل مرسوم و متداول از شعر را با چیدمان و ترکیب‌بندی جدید خویش به چالش می‌کشد. طراشعر چند بعدی است و در حوزه گوناگونی چون نقاشی، مجسمه‌سازی و تصویر و نمایش قابل رصد است. ترکیب و چیدمان، ترکیبات هماهنگ و جذاب در رسایی پیام طراشعر بسیار مؤثر است. با اینکه طراشعر در صورت نوشتاری آن ریشه در ادبیات و فرهنگ ما داشته و بخشی از آن را در دعانویسی‌ها می‌توان سراغ گرفت اما این نوع شعر در ادبیات غرب به‌ویژه در ادبیات مدرن آنها و نیز جنبش دادائیسم و فتوریسم قابل پیگیری است. از هنرمندان مشهور به نام در این میدان می‌توان به شخص «آپولینر» اشاره کرد که در خلق تصاویر دیداری کارهای قابل توجهی دارد.طراشعر امروز از طراشعر گذشته دگرسان است. امروزه تحت تأثیر تکنولوژی دیجیتالی طراشعر حیاتی دوباره پیدا کرده و افضل‌پور نیز یکی از شاعرانی است که قدم در این راه گذاشته و توانسته تجربه‌های جالب‌توجهی نیز بیافریند که از مهمترین آنها می‌توان به "ژ3" اشاره کرد. او یکی از کسانی است که به هنر امروز – هنر تعاملی و تلفیقی – گرایش از خود نشان داده و در پی آن بوده که با استفاده تمهیدات شاعرانه‌ای چون فونت، خط، رسم، فاصله و غیره آثار خود را بیافریند و در حوزه‌های چیدمانی و ترکیبی و تصویری و تایپی و رنگ آثار خوبی را به نمایش بگذارد. می‌توان گفت که امین افضل‌پور تجسم عینیت شعر تایپوگرافی و حرف‌گرافی است.


فراز چهار، نگاهی به طراشعر در کارهای افضل‌پور:

افضل‌پور به گونه‌ی شعر دیداری یاری رسانده و تجربیات خوبی را هم در این متن از سرگذارنده است. در کارهای او اتفاقات زیادی افتاده و از ترکیبات گوناگونی بهره برده است، ترکیب خط و نقاشی، ترکیب رنگ و خط، ترکیب ریزنویسی و درشت‌ نویسی، تکرار، دخالت دادن تصویر در شعر و تغییر فونت از ویژگی‌های کارهای افضل‌پور است. اگرچه فرم‌گرایی در کارهای افضل‌پور بر معناگرایی می‌چربد اما در کارهایش ردی از معنا را هم می‌شود یافت چنانکه وقتی می‌گوید:

به سیم آخر می‌زند

سین جین کنان

می‌برد

گوش گندم‌زار را

که چنانکه در این طراشعر می‌بینیم بافت معنای از گندم و داس و بریدن شکل گرفته است که همدیگر را به جهت معنایی تداعی و تقویت می‌کند یا وقتی که می‌نویسد:

لام تا کام زبان بسته‌اند

کرم‌های اقتصاد

بر قلاب نامت

دلال

که دلال و اقتصاد متنی آشنا و شناخته شده را رقم می‌زند.

بخش ویژه در کارهای افضل‌پور در تصویرگری آن نهفته است. در کارهای زیر، این مسأله بارز و برجسته است:

 

 

 

با این نمونه:


 

 که در این طراشعر؛ هر شعر یک تصویر مرکزی دارد و این تصویر در شعر "یک مار با گره" و در تصویر دوم "چشم" با علامت مدکشیده شده و در تصویر سوم واژه "مهاجر" درشت و حرف "ه" وسط آن با منقار لک‌لک تصویر شده است و حرف تصویرکننده منقار است. یا آنجا که (ه دو چشم) در واژه شهر (از علیرضا نصیری‌خانقاه) تجسم بال است و پرواز را به‌خاطر می‌آورد. و در کارِ آخر واژه‎‌ی آخرِ شعر شکل یک سنجاقِ دو خلافه را نشان می‌دهد که درون‌مایه‌ای انتقادی همراه با تصویر دارد. اما شاید زیباترین کار افضل‌پور طراشعر زیر باشد:

که پس از حرف "ژ" امضای شاعر با شروع عدد 3 قرار دارد که به معنی ژسه (تفنگ ژسه) است.

 از این نگاه شاید بتوان از افضل‌پور به‌عنوان بنیان‌گذار طراشعر نام برد می‌توان گفت که او کارهای خوبی در این حیطه انجام داده و چندگامی طراشعر را پیش برده است.

افضل‌پور شاعری است که برای کارش بیان هندسی دارد. او هارمونی کلمات را می‌شناسد و به راز تصویر در بتن و متن واژگان آشناست.

 









شناسه : 1883 02 شهریور 1403 - 22:19 127 بازدید ارسال توسط : خط شهر

ثبت دیدگاه

تا کنون دیدگاهی برای این مطلب ارسال نشده است. شما اولین دیدگاه را ارسال نمایید
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.